پروژه درس قرائت قران کریم از محمد مرادی پور
) اسرار فلزآهن در قرآن کريم)
اهمّيّت،نحوه شکل گیری ومنافع آهن:
واژه حديد، پنج بار در قرآن آمده: إسراء/17، 50؛ كهف/18، 96؛ حج/22، 21؛ سبأ/34، 10؛ ق/50،22؛ حديد/57،25. در چهار مورد به معناى «آهن» و در يك مورد به معناى «تيز»آمده است: «فَبَصَرُكَ اليَومَ حَدِيد = و ديدهات امروز (=قيامت)تيز است». آهن را ازآنرو حديد گفتهاند كه ريشه آن (ح ـ د ـ د) به معناى حدّت و شدّت است و قرآن نيز به اين ويژگى تصريح مىكند.سوره الحديد ازاول قرآن سوره 57 است که اين رقم مساوی با وزن مولکولی يکی از ايزوتوپهای آهن است. سوره الحديد ازانتهای قرآن بترتيب سوره 58 است که اين رقم نيز مساوی با وزن مولکولی يکی ديگر از ايزوتوپهای آهن است.نکته قابل توجه ديگر اين که آيه ای که در آن از آهن سخن گفته شده آيه 25 ام است وشماره ی آيه ی آهن با احتساب بسم الله 26 ميشود، همچنين جمع حروف ابجد آيه نيز 26 است که برابر باعدد اتمی آهن عدد26 ( درجدول عناصر شیمیائی مندلیف ).
عنصر آهن یکی از فلزاتی است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. در سوره مبارکه الحدید (که به معنی آهن می باشد) خداوند می فرماید: «و ما همچنین آهن را فرو فرستادیم که در آن نیروی عظیمی است و فواید زیادی برای انسانها دارد» (سوره 57 آیه 25). در این آیه از واژه «انزلنا» به معنی «فروفرستادن» برای آهن استفاده شده که ممکن است به معنی مجازی آن یعنی نزول رحمت و فواید آهن ترجمه شود. اما چنانچه معنی لغوی آن درنظر گرفته شود، که به معنی پایین آمدن فیزیکی از آسمان (همانند باران و پرتوهای خورشید) است، می توان دریافت که این آیه شریفه به نحو اعجازآمیری یکی از مهمترین حقایق علمی را بیان می کند. زیرا کشفیات نوین در عرصه دانش نجوم نشان داده که آهن موجود در کره زمین از ستاره های عظیم الجثه ای در فضاهای دوردست آمده است.نه تنها آهن روی کره زمین بلکه آهن موجود در کل منظومه شمسی از فضاهای دوردست آمده است، چرا که دمای خورشید برای شکل گیری عنصر آهن کافی نیست. دمای سطح خورشید برابر 6000 درجه سلسیوس (000/11 فارنهایت )و دمای هسته آن تقریباً برابر 20 میلیون درجه سلسیوس (36میلیون درجه فارنهایت )است. آهن تنها می تواند درون ستاره هایی بسیار بزرگتر از خورشید که دمای آنها به چند صد میلیون درجه سلسیوس می رسد تشکیل شود. هنگامی که مقدار آهن از حد معینی در یک ستاره فراتر رود، ستاره دیگر نمی تواند آن را در خود جای دهد و درنهایت منفجر شده و به ستاره های کوچکتری به نام «اَبرنواَخت (Supernova) » تبدیل می شود. این انفجار امکان خارج شدن و ارسال آهن به فضاهای دیگر را فراهم می کند. در یکی از منابع معتبر علمی اطلاعاتی درخصوص این موضوع آمده است ومشاهداتی مبنی بر وقایع مربوط به پدیده ابرنواختران وجود دارد.سطح بالای ایزوتوپ آهن 60 در رسوبات کف دریاها نشانه ای از وقوع انفجار یک ابرنواختر در فاصله 90 سال نوری از خورشید در حدود 5 میلیون سال پیش است. آهن 60 یک ایزوتوپ رادیواکتیو آهن بوده که در انفجار ابرنواختران تشکیل شده و با نیمه عمر یک و نیم میلیون سال تبدیل می شود. وجود مقادیر فراوان این ایزوتوپ در یک لایه زمین شناسی نشان دهنده سنتز هسته ای عناصر در فضای مجاور و انتقال آنها به زمین (احتمالاً به صورت ذرات غبار) می باشد.این کشفیات نشان می دهد که آهن بر روی زمین شکل نگرفته، بلکه از ابرنواختران به زمین رسیده و یا به تعبیر آیه شریفه «فروفرستاده» شده است. مشخصاً این واقعیت علمی در قرن هفتم میلادی (هنگام نزول قرآن) ناشناخته بوده است. این حقیقت بیانگر آن است که قرآن کلام خداوندی است که دانش بی انتهای او بر همه چیز احاطه دارد.دانش نجوم همچنین مشخص نموده که سایر عناصر نیز خارج از کره زمین تشکیل شده که عبارت «همچنین» در آیه شریفه ناظر به همین موضوع است.
همچنین وقـتی کشش نيروی ستاره، ماده ستاره را به مرکز می کشد و فشرده می کند، فاصله ميان ذرات تنگ و تنگتر می شود، و الکترونها بحالت تحليل در می آيند و بهم نزديک نمی شوند، و اين باعث می شود که دما بسرعت بالا برود. هنگاميکه دمای گرما به بالای 170 ميليون درجه می رسد يکسری امتزاجهای جديد آغاز میشود. هسته های هـليومی ذوب می شوند و عناصر سنگين تری را درست می کنند کـه در وحله اول کربن و اکسيژن است. (و در گرما و مرحله پيش تر از آن هيدروژن به هليوم تبديل می شود. و همينطور با بالا رفتن دمای گرما به درجه معينی، بترتيب عناصر سنگينتر و پيچيده تری درست می شوند. وقتی نـيـروی جاذبه دمای عنصر کـربن را به 700 مـيـلـيـون درجه ميرساند امتزاج جديدی آغاز می شـود کـه کـربن به نئـون و منيزيم تبديل می شـود. در قشرهای بيرونی تر آن که دمای حرارت کمتر است تبديل هـلـيوم به کـربن و هيدروژن به هـلـيوم ادامه پيدا می کند.وقـتـی دمـای حـرارت در مـرکز هـسـتـه به يک و نـيم مـيليارد درجه می رسد اتمهای نئون آغاز به ذوب شدن می کنند و اکسيژن و منزيم بيشتری را ايجاد می کنند.وقـتی دمای حرارت بالای دوميليارد می رسد اتمهای اکسيژن بهم فشرده تر ذوب می شـونـد و به سيليکـون و گـوگـرد تبديل می شوند. اين عـناصر بوسـيـلـه قـشرهای عـناصر متحد الـمرکز اکسيژن، نئون، کـربن، هـلـيـوم و هيدروژن احاطه شده اند.فـشـار نـاشـی از اضـمـحـلال هـسته ای دمای حرارت را بالای 3 ميليارد درجه بالا می برد و در مرکزِ فـشـرده شـده، سيـلـيکون و گوگرد را به کره ای از آهـن تـبديل می کند که تـقـريباً 1.44 جـرم خـورشـيـد می شود. به دلـيل ساختمان هسته ای آهن که اجازه نمی دهـد اتـمـهـا ذوب و مـضـمـحل شوند و عنصر سنگين تری درست شوند، اين آخرين واکنش است که می تواند در مرکز ستاره رخ بدهد.وقتی امـتـزاج در داخـلی تـريـن بخـشـهای ستاره تمام می شود آخرين مرحله جاذبه (جذب) آغـاز می شود. هـسـتـه آهـن در مرکز سـتاره خــود را با سرعتی معادل 70000 کـيـلـومـتـر در ثانيه جمع می کند. درجه حرارت تا صد ميليارد درجه بالا می رود. هـسته های آهن چنان بهم فشرده می شوند که در هم مضمحل می شوند. اين گـرمـای تـصــور نکـردنی انـدازه هـای بـسيار زيادی از نوترون تـوليد می کند که فعلاً در وسط ستاره محصور هستند. ماده در اين حرارت به آخريـن حـد تـراکـم خـود رسـيده و بيش از اين نمی تواند فشرده بشود. نيروی دفع ميان هسته ها بيشتر از نيروی جاذبه می شود.پس زنی از جانب مرکز سـتاره، ماده را از مرکز ستـاره در موج انفجار پرتاب می کند. در پرت سازی آنرا از ميان قشر سيليکون سرازير می کند که آنرا گرم کرده و بخشی از هـسته هـای آنرا مضمحل می کند و ايزوتوپهای راديواکتيوی نيکل و عناصر سنگـيـن تر ديـگـری را درسـت می کند.موج انـفـجـار در حينی که به بيرون سفر می کند به درست کردن عناصر جديد ديگری ادامه می دهد. ستاره منفجر می شود و در فضا پخش می شود.به اين ترتيب آهـن در ستاره هـا و در حرارت بالای 3 مـيـلـيارد درجه تـوليد می شود و با انفجار ستاره در هستی پراکنده می شود. و به اين ترتيب نيز آهـن از آسـمان به زمـيـن نازل شده است.آهـن بيش از يک سـوم از مـواد زمين را تشکيل می دهد. بيش از 99 درصد آن در درون زمين است. بميزانيکه از مرکز زمين رو بـطـرف سـطح می آيـيم درصـد آن کـم و کـمـتـر می شـود. آهـن مـوجـود در قشر خارجی زمين حدوداً 5 يا 6 دهم درصد کل آهن زمين است. نيروی موجود در آهن فوق العاده زياد است: چنانکه آيه مطرح کرده "نـيـروی مـوجـود در آهـن فوق العاده زياد" است. برای درست کردن يک ذره آهن نـيـروئـی بيش از چهار برابر نيروی موجود در منظومه شمسی" مورد نياز است.
البته اینکه در این آیه شریفه به طور خاص به آهن پرداخته شده است موضوعی بسیار شگفت انگیز است. مایکل دنتون دانشمند معروف میکروبیولوژیست در کتاب خود با عنوان «سرنوشت طبیعت» درباره اهمیت عنصر آهن چنین می نویسد:در میان فلزات هیچ عنصری به اندازه آهن برای حیات موجودات اهمیت ندارد. انباشتگی آهن در مرکز یک ستاره، آغازگر انفجار ابرنواختران و پراکندگی عناصر حیات در پهنه کیهان است. این عناصر توسط نیروی جاذبه گرانشی اتمهای آهن در مرکز کره زمین جذب شده که گرمای لازم را برای ایجاد اختلاف شیمیایی روی کره زمین و تولید گازهایی که اتمسفر زمین را تشکیل می داد تولید کرد و درنهایت منجر به تشکیل لایه هیدروسفِر گردید. آهن مذاب درون هسته زمین همانند یک دینام غول پیکر میدان مغناطیسی زمین را ایجاد کرده که منجر به تشکیل کمربندهای تشعشعی ون آلن شده و از سطح زمین در برابر پرتوهای پرانرژی و مخرب کیهانی محافظت نموده و لایه نفوذناپذیر اُزُن را از گزند پرتوهای کیهانی در امان نگه می دارد.
«گوسرودهارتمان» در كتاب «جهاني كه ما در آن زندگي مي كنيم» مي گويد: «زمين هاي پوشيده از جنگل هاي باتلاقي به تدريج تبديل به ذغال گرديد و آب اشباع شده با كربن در طبقات زمين رسوب كرد و همراه با خود همهء ذرات آهني را كه بر سر راه آن بود گرفت و همچنان به سرازيري خويش به سوي طبقات زيرين ادامه داد تا سرانجام در خاليگاه هاي مياني صخره هاي بزرگ جا به جا گرديد. به اين ترتيب، آهن در طول قرنها در گريبان صخره ها پنهان ماند، بدون آنکه انسان از وجود آن آگاهي داشته باشد».
تلوزیون دیسکاوری نیز در ویدئویی که در سال 2011در باره منشا آهن نشان داد به این مساله اشاره کرد که :خورشید دارای دمای سطح از 6،000 درجه سانتی گراد و دمای هسته در حدود 20 میلیون درجه است.و این دما نیز حتی برای تشکیل آهن کافی نیست و صد در صد آهن منشا فرازمینی دارد. بدون اتم آهن هیچ حیاتی بر مبنای کربن در جهان به وجود نمی آمد و نیز هیچ سوپر نوا هیچ حرارتی در اول تشکیل کره زمین هیچ اتمسفر یا هیدروسفری هیچ میدان مغناطیسی برای محافظت کره زمین هیچ کمربند حفاظتی ون آلن در مقابل تشعشعات هیچ لایه ازونی ، هیچ فلزی برای ساخت هموگلوبین (در خون انسان ) هیچ متابولیسم (سوخت وساز) اکسیده شدنی وجود نمی داشت . این شرح به روشنی اهمیت اتم آهن را نشان می دهد حقیقتی که در قرآن بطورخاصی توجه ما را به آن جلب کرده همچنین برفواید این عنصر تاکید شده است .
آهن پایدارترین عنصر از لحاظ خواص رادیواکتیو می باشد. علاوه بر کاربردهای حیاتی این عنصر در ساختار فیزیولوژیکی موجودات زنده و درمان سرطانها، این عنصر قرنهای متمادی است که به عنوان مهمترین و پرکاربردترین فلز در عرصه فناوریهای گوناگون محسوب شده، به گونه ای که میزان تولید آهن در یک کشور به عنوان یکی از شاخصه های مهم رشد و توسعه اقتصادی- صنعتی به شمار می رود.
علاوه براین درمانهای ذرات اکسید آهن برای معالجه سرطان بکار رفته و آثار مثبت آن مشاهده شده اند . یک تیم به سرپرستی دکتر آندریاس جوردن در یکی از مشهورترین بیمارستانهای جهان (بیمارستان چرتیس درآلمان ) موفق به از بین بردن سلولهای سرطانی با استفاده از روشی جدید ی تحت عنوان (magnetic field….) شدند . نتیجه این تکنیک که برای اولین بار برروی فردی 26 ساله بنام نیکولاس اچ صورت گرفت آن بود که هیچ سلول سرطانی جدیدی در فاصله سه ماه بعد از انجام این عمل در بیمار مشاهده نشد . این روش درمان را می توان به صورت زیر خلاصه کرد مایعی شامل ذرات اکسید آهن به وسیله یک سرنگ مخصوص به داخل تومور تزریق می شود .این ذرات در تمام سلولهای تومور پخش می شوند . این مایع شامل هزران میلیون ذرات اکسید آهن (ذراتی هزار بار کوچکتر از گلبولهای قرمز خون ) در هر سی سی می باشد که به سادگی در تمامی رگهای خونی جریان پیدا می کند .سپس بیمار برروی دستگاهی که دارای یک میدان مغناطیسی قوی می باشد قرار داده می شود .این میدان مغناطیسی خارجی شروع به راه انداختن ذرات آهن موجود در تومور می کند.در طی این مرحله دمای تومور که شامل ذرات اکسید آهن می باشد 45 درجه سانتی گراد افزایش می یابد .در چند دقیقه سلولهای سرطانی که قادر به محافظت از خود در مقابل حرارت نیستند ضعیف شده و یا نابود می شوند . سپس می تواند تومور را با شیمی درمانی بعدی کاملاً ریشه کن نمود .در این روش درمان تنها سلولهای سرطانی تحت تاثیر میدان مغناطیسی قرار می گیرند.زیرا تنها آنها دارای ذرات اکسید آهن هستند . گسترش این تکنیک یک پیشرفت بزرگ دردرمان این بیماری مهلک می باشد .درواقع شاید قرآن قصد داشته اهمیت آهن را برای سلامتی انسان نشان دهد (خداوند داناتر است ) .
ایرادی که منتقدین قرآن به این آیه اشاره می کنند وجود پگماتیت های آهن در مرکز هسته زمین است که نیروی جاذبه را به وجود می آورند این مساله هم ممکن است از نظر علمی صحیح باشد ولی تمام آهن موجود در پوسته زمین که انسانها به آن دسترسی دارند و استخراج می کنند توسط شهابسنگ ها به زمین حمل شده است و اهن مرکز زمین قابل دسترس نیست زیرا آهن نیز فقط می تواند در هسته ستاره های سنگین تشکیل شود و امکان تشکیل آن در زمین به هیچ وجه حتی زمین اولیه نیز نامحتمل است.
در سایت های مختلف ضد اسلامی این مساله به شدت تکذیب می شود ولی تمام سایت های علمی این مساله را تایید می کند.سایت ویکی پدیا در مورد منشا آهن می نویسدآهن فراوانترین عنصر در غولهای قرمز است، و فراوانترین فلز در شهابسنگها و در هستهٔ فلزی متراکم در سیاراتی مثل زمین است.
بعضی ازخواص آهن:
يكي از نكات بسيار مهم در تركيب آهن، خواص هندسي آن مي باشد كه اين خواص در ساير فلزات معدني كمتر وجود دارد. از جمله اينکه آهن با وصف آنکه از بقيهء عناصري كه به خواص آن نزديك اند، سبك وزن تر است، اما مطلقاً قوي ترين ماده معدني براي ايجاد نيرو و فشار مي باشد. دو خاصيت مهم ديگري كه در آهن وجود دارد و در ديگر مواد اصلاً موجود نيست، يكي ميزان حرارتي است كه آهن با آن تغيير حالت مي دهد. اين ميزان معادل ميزان حرارتي است كه مواد ساختماني و از جمله بتون با آن درجهء حرارت آمادهء بهره گيري مي شود. در واقع همين خاصيت است كه آهن را به عنوان شايسته ترين ماده براي ساختمانسازي مطرح مي كند، چه اگر همچو ساير مواد معدني، معدل حرارت آن با معدل حرارتي بتون اختلاف مي داشت، ساختمانها در اندك مدتي درهم فرو مي ريختتد؛ از آن رو كه تمدد و انبساط مواد از طرف روز، و انكماش آنها در شب كه وابسته به جريان تبادل گرما و سرما مي باشد، خود به خود زمينهء اين ويراني را آماده مي ساخت، چه قطعاً اختلاف در درجه انبساط و انقباض ميان آهن و بتون مي توانست به فوريت ميان ديوارها با سقف خانه ها، شگاف هاي بزرگ و خطرناكي را ايجاد نمايد. اما وجود حالت واحد و همساز انقباضي و انبساطي ميان آهن و بتون سبب مي شود كه انبساط و انقباض آنها تحت تأثير حرارت و برودت، در يك حالت همآهنگ و واحدي انجام گرفته و در نتيجه ساختمانها بتوانند، با وصف تغييرات كيفيي كه معلول تغييرات و دماي هوا و قوانين خاص آن مي باشد، مصونيت خود را حفظ نمايندو هم از اين رو است كه آسمانخراش ها و ساختمانهاي بزرگ و عظيم را با بتون مسلح به آهن بنا مي كنند؛ زيرا اين تركيب، از هر تركيب ديگري و از جمله تركيب سنگ و سيمان و بلكه از هر دو، مستحكم تر و نيرومندتر مي باشد.
دومين خاصيت آهن، خاصيت مغناطيسي آن است كه به سهولت مي تواند در فن هندسهء الكتريكي به كار گرفته شود، و از اين طريق است كه ايجاد ابزارهاي برقي و ماشينهاي مولد برق و تكنولوژي وابسته به آن، ممكن و آسان گرديده است.از آن گذشته، مقادير و كميت هاي بسيار عظيم آهن در زمين ما وجود دارد، چه آهن از جملهء معادني به شمار مي رود كه تا كنون جز مقادير اندكي از آن استخراج نگرديده است. چنانكه خبرها به طور منظم اكتشاف معادن جديد آهن را به ما اعلام مي كنند. به علاوه هزينهء استخراج آهن نيز از باقي فلزات كمتر مي باشد. همانگونه كه از تركيبات آهن خام، بسياري از انواع مختلفهء فلزات ديگر از قبيل فولاد و غيره به دست مي آيد كه هر كدام عرصهء بهره گيري خاص خود را دارا مي باشند.در نتيجه مي توان گفت كه آهن امروزه به عنوان پايه و اهرم اساسي صنعت و تمدن جديد بشري كه عرصه هاي مختلف زندگي بشر به آن متكي است، و در جنگ و صلح، در سازندگي و ويرانگري حرف اول را مي زند، مطرح مي باشد و بي شك اين يكي از شواهد زنده حقانيت قرآن كريم است كه فرمود: «بي شك در آهن براي مردم منافع عظيمي است».
صنايع نظامى و اجراى عدالت:صنايع نظامى، وابستگى فراوانى به آهن دارد و كمتر سلاحى است كه در آن آهن، به كار نرفته باشد. آهن در قرون گذشته نيز ماده اصلى اين صنعت بوده است: «وأنزَلنا الحَدِيدَ فيهِ بأسٌ شَديدٌ.» در روايتى از امام على(عليه السلام)، «بأس شديد» به سلاح تفسير شده و برخى مفسّران، آن را به سپر و سلاح معنا كردهاند. ابنعربى، مقصود از «الحديد» در آيه را شمشير مىداند. قرآن، درباره داوود(عليه السلام)مىگويد: «...وَ ألَنّا لَهُ الحدِيدَ أن اعمَل سَـبِغَـت وَ قَدِّر فِىالسَّردِ = و آهن را براى او (=داوود)نرم كرديم (و به او گفتيم)زره هاى فراخ بساز و حلقهها را درست اندازهگيرى كن». (سبأ/34، 10، 11) نرم شدن آهن، كار خارقالعادهاى است كه خداوند به داوود عطا كرده بود؛ زيرا براساس روايات، داوود اين كار را بدون ذوب آهن و ابزار انجام مىداده است.او از آهن، سيمهاى نازكى براى تهيه زره مىساخت و سلاحهاى معمول آن زمان را بدون ابزار تهيه مىكرد. صنعت داوود چنان مورد توجّه قرار گرفت كه روزى شش هزار درهم فروش داشت؛ زيرا پيش از او، جنگجويان براى حفظ خود، صفحات آهنينبلندى بربدن مىبستند كه سنگين و پرزحمت بود و صنعت داوود، تحوّلى در ابزار جنگى آن روز پديد آورد.در آيه 80 انبياء/21 بر اهمّيّت صنعت زره سازى در جلوگيرى از آسيبپذيرى در جنگها توجّه شده است: «وَ عَلَّمنهُ صَنعةَ لَبُوس لَكُم لِتُحصِنَكُم مِن بَأسِكُم» و در برابر اين نعمت، مردم را به شكرگزارى: «فَهَل أنتُم شكِروُن» (انبياء/21، 80) و عمل صالح: «وَاعمَلوُا صَـلِحاً» (سبأ/34، 11) فراخوانده است؛همچنين قرآن، آهن را ابزارى براى گسترش عدالت معرّفى كرده است: «لَقَد أرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّنتِ وَ أنزَلنا مَعَهُمُ الكِتبَ و المِيزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ وَ أنزَلنا الحَدِيدَ فِيه بَأسٌ شَدِيدٌ وَ مَنـفِعُ لِلنّاسِ وَ لِيَعلَمَ اللّهُ مَن يَنصُرُهُ وَ رُسُلَه بِالغَيبِ إنّ اللّهَ قَوِىٌّ عَزيزٌ = به راستى، [ما]پيامبرانِ خود را با ادلّه آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند، وآهن را كه در آن نيروى شديد و سودهايى براى مردم است، پديد آورديم تا خدا آشكار سازد كه چه كسى در نهان، او و پيامبرانش را يارى مىكند. آرى، خدا نيرومند شكستناپذير است». (حديد/57، 25) علاّمه طباطبايى، هدف از فرو فرستادن كتاب و ميزان را قيام به قسط و گسترش عدالت، وهدف از فرو فرستادن آهن را آزمودن بندگان در دفاع از جامعه صالح و بسط كلمه حق در زمين مىداند. به نظر برخى مفسّران، اجراى عدالت و گسترش قسط، افزون بر ارسال پيامبران و فرو فرستادن كتاب و ميزان، نيازمند نيروى بازدارنده از تخلّفات است؛ زيرا برخى انسانها از روى جهل يا تجاهل، به عدل و انصاف عمل نمىكنند؛ از اين رو، براى پاسدارى از عدالت و انصاف، به نيرويى بازدارنده نياز است و اين نيرو، جز با آهن كه نمودى از صلابت و ابزار بازدارنده از تبهكارىها است، تأمين نمىشود. به گفته آلوسى، كتاب و ميزان، نيازمند كسى است كه براى اجراى عدالت با شمشير به پاخيزد؛ زيرا مردم، به ستم گرايش دارند. قاسمى مىگويد: مقصود از آيه «فيهِ بَأسٌ شَدِيد» جنگ با آهن است؛ زيرا ابزار جنگى از آهن ساخته مىشود.
سدسازى:
در آيات 83 تا 98 كهف/18 داستان ذوالقرنين اينگونه نقل شده است: او همچنان به راه خود ادامه مىداد تا به منطقهاى كوهستانى رسيد و قومى را يافت كه هيچ زبانى را نمىفهميدند. (كهف/18، 93) و از سوى گروهى تبهكار به نام يأجوج و مأجوج در رنج بودند. آنان به ذوالقرنين پيشنهاد كردند تا هزينه ساخت سدّى در برابر يأجوج و مأجوج را به وى بپردازند. ذوالقرنين، بدون مزد، به ساختن سدّ پرداخت و از آنان خواست پارههاى بزرگ و محكم آهن را در بين دو كوهى كه راه ورود يأجوج و مأجوج بود، روى هم بچينند: «ءَاتُونى زُبَرَ الحَديدِ» (كهف/18، 96) سپس آن را با آتش بگدازند؛ آنگاه براى استحكام، مس ذوب شده را بر روى آهن گداخته ريخت: «ءَاتُونى أُفرِغ عَليه قِطْرًا» ؛ زيرا استحكام آميزه آهن و مس بيشتر است؛بنابر اين، چنان سدّ محكمى ساخته شد كه يأجوج و مأجوج از بالا رفتن بر آن و شكافتنش عاجز ماندند: «فَمَا اسطـعُوا أن يَظهَرُوهُ وَ مَا استَطـعُوا لَهُ نَقباً.» (كهف/18، 97) از سياق آيات برمىآيد كه آنان در استخراج معادن و نيز گداختن و ذوب فلزات، از جمله آهن و مس تجربه داشتهاند و اين صنعت در ميانشان رايج بوده است؛ ولى برخى، انجام اين امور را از قومى كه به گفته قرآن، هيچ زبانى را نمىفهميدند، بعيد دانسته و معتقدند كه همه اين كارها، از امور خارقالعادهاى بوده كه خداوند اسباب آن را براى ذوالقرنين فراهم كرده و آنها فقط كارگران وى بودهاند.
از اين آيه شريفه چند نكته استفاده ميشود.آهن داراي استحكام و مقاومت زيادتري نسبت به آجر و سنگ ميباشد كه ميتوان از آن در سد سازي و امثال آن استفاده نمود.آهن به وسيله حرارت، ذوب شدن (جوشكاري) ميتوان قطعات آن را به هم پيوند داد و در كارهاي مختلف صنعت از آن استفاده نمود.ميتوان با پوشاندن لايههاي مس روي آن از پوسيدگي و زنگ زدن آن جلوگيري و عمر آن را طولاني نمود.
وسيله امتحان:
«وَأنزَلنَا الحَديدَ... لِيَعلَمَ اللّهُ مَن يَنصُرهُ وَ رُسُلَهُ بِالغَيبِ = و آهن را پديد آورديم... تا خدا آشكار سازد چه كسى او و پيامبرانش را در نهان يارى مىكند.» (حديد/57، 25) قرآن، يكى از منافع آهن را آزمون مؤمنان ذكر كرده كه هنگام جهاد، چه كسى با سلاحهاى آهنين به دفاع از دين خدا و پيامبر او برمىخيزد و چه كسى جنگ را رها كرده از يارى خدا و رسولش دست برمىدارد. برخى گفتهاند: شناخت مؤمنان از منافقان يا مردمان سست ايمان از مهمترين منافع آهن است.
آهن، ابزار كيفر دوزخيان:
قرآن، در بيان عذاب دوزخيان، برخى از ابزار آن را از آهن برشمرده است: «وَ لَهُم مَقَمِعُ مِن حَدِيد = و براى [كوفتن بر سر]آنان، گرزهايى آهنين است». (حج/22، 21) در آيات 4 انسان/76؛ 33 سبأ/34؛ 30 تا 33 حاقه/69؛ 71 و 72 غافر/40؛ 5 رعد/13 نيز سلسله و غُل را ابزار عذاب دوزخيان دانسته كه آهنين بودن آنها محتمل است.
معناى انزال آهن:
از آنجا كه تعبير قرآن، انزال آهن است، مفسّران در معناى «انزال» چند نظر دارند: 1. آفريدن و پديدآوردن آن: از حضرت على(عليه السلام)روايت شده كه مقصود، آفريدن آهن به دست خدا است. علاّمه طباطبايى «وأنزَلنَا الحَدِيد» را همانند اين آيه مىداند: «وأنزَلَ لَكُم مِنَ الأنعـمِ ثَمنِيَةَ أزوج = و براى شما از دامها هشت قسم پديد آورد». (زمر/39، 6) مراد از انزال در پديدههاى زمينى، ظهور آنها در جهان هستى است؛2. الهام صنعت آهن به بشر؛ 3.فرودآمدن آن از كوهها كه مركز معادنِ آنها است؛ 4. نزول آهن به همراه حضرت آدم، چنانكه برخى روايات بر اين معنا دلالت دارد؛5.نزول آهن از آسمان، هنگامى كه زمين از حالت مذاب به سردى گراييد؛ زيرا پيش از آن، مواد به حالت بخار بوده؛ سپس به حالت سيلان درآمد؛ از اينرو، «آهن را فرو فرستاديم» تعبير درستى است؛ چنانكه باران نيز از آسمان مىبارد و اين از شگفتىهاى قرآن است كه دانش طبقات زمين، سرّ آن را روشن ساخته است.
منابع وماخذ:
miraclesofthequran.persiangig.com/space/450px-Willamette_Meteorite_AMNH.jpg
zums.ac.ir
shoqhe9vesal.blogfa.com/post-1.aspx
miraclesofthequran.blogfa.com/post-37.aspx
ourquran.blogsky.com/Iron
kharamid.blogfa.com/post-1092.aspx
.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,4748
matquran.com
www.vs666.ir