پروژه درس قرائت قران کریم از حمید لطیف نژاد
نجوم در قرآن
استاد : جناب آقای سعید کریمی
آشنایی با قرائت و روخوانی قرآن
تنظیم کننده : حمید لطیف نژاد
88461188064
فهرست
مقدمه..................................................................................................................................................4
چکیده..................................................................................................................................................4
حقایق علمی و نجومی از دیدگاه قرآن...........................................................................................................5
- چگونگی آغاز جهان خلقت.....................................................................................................................5
- انبساط جهان.......................................................................................................................................5
-چگونگی پایان جهان.............................................................................................................................6
- سیاهچاله های فضایی...........................................................................................................................6
- تپ اخترها (ستاره های تپنده)..................................................................................................................7
- ساختار بافتگونه کیهان (بافت کیهانی)........................................................................................................7
- وجود حیات در فضا.............................................................................................................................8
- ساختمان کیهانی..................................................................................................................................8
- دودهای کیهانی...................................................................................................................................9
- ماده تاریک......................................................................................................................................10
فوايد تفسير آيات نجومی قرآن..................................................................................................................11
-اصلاح تفاسیر غیر صحیح از آیات نجومی................................................................................................11
- پاسخگویی به چالشهای قرآن و کیهان شناسی.............................................................................................11
- تفسیر بهتر از اصطلاحات نجومی در قرآن...............................................................................................12
- فهم بهتر روایات تفسیری نجومی............................................................................................................12
- فهم بهتر موضوعات احکام مرتبط با نجوم................................................................................................13
- خداشناسی در پرتو کیهان شناس............................................................................................................13
مفهومشناسی نجوم................................................................................................................................13
مسائل علم نجوم...................................................................................................................................14
سير تحوّل مباحث علم نجوم....................................................................................................................14
اهداف قرآن از طرح مباحث نجومی..........................................................................................................16
نگاهی کلی به نجوم در قرآن.......................................................................................................16
نگاهی گذرا به برخی پديدههای نجومی از منظر قرآن....................................................................................17
نتیجه.................................................................................................................................................20
منابع.................................................................................................................................................21
مقدمه
قرآن کريم معجزه جاويدان پيامبر گرامي اسلام است که براي تربيت و هدايت انسان ها از طرف خداوند متعال نازل شده است. اين کتاب عزيز از جهات متعددي اعجاز گونه است و فصاحت و بلاغت، قوانين متعالي، برهان هاي محکم، نبود اختلاف و برخورداري از نظم، موسيقي و آهنگ آن داراي اعجاز است..
ویژگی منحصر به فرد دوران ما این است که به عصر فضا نامگذاری شده است زیرا انسان توانسته است بسیاری از حقایق خیره کننده جهان خلقت را کشف کند و نوع نگاه ما را به جهان پیرامون خود تغییر دهد. عجیب آنکه که می بینیم این حقایق به طور واضح در کتابی که قبل از 1400سال پیش نازل شده است, بیان شده است. آن هم در دورانی که علم نجوم چیزی جز طالع بینی,فریب, خرافه و افسانه نبود.
خداوند بزرگ این حقایق علمی را در کتابش نهاده است تا راهنمای کسانی باشد که در حقانیت آن تردید دارند تا به واسطه آن نور حق و عظمت رسالت اسلام را دریابند.
چکیده
در اين مقاله ضرورت توجه به مباحث نجومی در قرآن و اهداف قرآن از طرح اين مباحث (از جمله خداشناسي، معادشناسي، نظمشناسي جهان و بيان حقايق علمي) بيان ميشود. سپس با ذکر تعريف و تاريخچه علم نجوم, نگاهی اجمالی به مباحث نجومی مطرح شده در قرآن مياندازیم. همچنین پدیدههای آسمان، زمین، خورشید، ماه و ستارگان را از منظر قرآن به اجمال بررسی میكنیم و در پايان به این نتیجه ميرسیم که قرآن کتاب نجوم نیست ولی گزارههای علمی (حدود 150 آيه نجومي) در قرآن وجود دارد که لازم است با توجه به یافتههای کیهان شناسی، تفسیر بهتری از آنها ارائه و اعجازهاي علمي و نظريهپردازيهاي علمي آنها شناخته شود و تفسيرهاي غير صحيح آيات اصلاح و چالشهاي توهمي قرآن و علم نجوم برطرف شود.
حقایق علمی و نجومی از دیدگاه قرآن
چگونگی آغاز جهان خلقت
از مهمترین اکتشافات دانشنمدان در قرن بیستم بی اعتبار ساختن اندیشه ازلی و ابدی بودن جهان است؛ آنان با دلایل متقن علمی ثابت کرده اند که آفرینش جهان با یک انفجار مهیب آغاز شده است که از آن به "انفجار بزرگ" یاد می کنند. تحقیقات همچنان درباره جزئیات این انفجار ادامه دارد. آنان می گویند: جهان هستی در ابتدا یک توده واحد بوده که منفجر شده و طی میلیون ها سال به شکل کنونی خود درآمده است.
برخی دانشمندان ترجیح می دهند که در بیان این پدیده به جای کلمه" انفجار هستی" از اصطلاحات دقیق تری چون "انفصال" استفاده کنند. در هر حال آنچه که مهم است این است که آنها با جعل این اصطلاحات در صدد بیان این واقعیت اند که جهان هستی در ابتدا یک توده واحد به هم پیوسته بوده (کانتا رتقا) سپس اجزای آن از یکدیگر انفصال یافته است(انفتقت) و بعد از آن ستارگان و کهکشانها و زمین و ... به وجود آمده است.
قرآن در بیان پدیده آغاز آفرینش با شیوه ای کاملا دقیق از دانشنمدان غربی پیشی گرفته است.
قرآن 1400 سال پیش در بیان این حقیقت دانشنمدان غرب پیشی گرفته است و دقیقا همان چیزی را می گوید که دانشمندان به آن دست یافته اند. به این آیه توجه کنید:
(أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا) [الأنبياء: 30].
ترجمه: آيا كافران نداستند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آنها را از يكديگر جدا كرديم.
اینجاست که این سوال متوجه کسانی می شود که حقانیت قرآن را منکرند: در زمان نزول قرآن چه کسی می دانست که جهان در ابتدا یک توده واحد به هم پیوسته بوده(رتقا) سپس از یکدیگر جدا شده (انتفتقت) و آنگاه جهانی کنونی به وجود آمده است. آیا او کسی جز خدای بلندمرتبه است؟
انبساط جهان
شاید بتوان"نظریه انبساط جهان" را مهمترین کشف نجومی قرن بیستم دانست, بر طبق این نظریه کهکشانها با سرعت فوق العاده ای در حال حرکت و فاصله گرفتن از یکدیگرند که در نتیجه آن, جهان هستی به طور مداوم در حال گسترش و انبساط است. جهان هستی با سرعت زیادی در حال انبساط است اما ما آن را احساس نمی کنیم. دانشنمدان با استفاده از ابزار آلات پیشرفته توانسته اند سرعت آن را اندازه بگیرند. این حقیقتی است که در زمان نزول قرآن هیچ کسی اطلاعی از آن نداشت.
این دستاورد علمی دانشنمدان بعد از تحقیقات بسیار و صرف هزینه های زیاد و در مدت زمان طولانی به دست آمده است. عجیب آن که قرآن قبل از 1400سال پیش در آیه زیر خبر از گسترش جهان داده است.
( وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ)[الذاريات: 47]
ترجمه: ما آسمان را با قدرت بنا کردیم و گستراننده آن هستیم.
چگونگی پایان جهان
نظریات متفاوتی درباره پایان جهان ارائه شده است اما نقطه اشتراک همه آن ها این است که جهان روزی به پایان خواهد رسید, بنابراین ممکن نیست انبساط جهان هستی تا ابد ادامه داشته باشد زیرا طبق قانون بقای انرژی, میزان ماده و انرژی همیشه ثابت است در نتیجه, گسترش جهان هستی متوقف خواهد شد و همان گونه که گسترش یافته بود شروع به بازگشت و جمع شدن خواهد کرد. نظر کنونی دانشمندان این است که شکل جهان تقریبا به صورت یک ورقه مسطح است که اندکی انحنا دارد.
عجیب آنکه قرآن در آیه زیر به چگونگی پایان جهان و شکل جهان هستی که مانند یک ورقه منحنی است, اشاره کرده.
(يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ) [الأنبياء: 104]
ترجمه: روزى كه آسمان را همچون طومار نوشتهها درهم مىپيچيم و همان گونه كه آفرينش را آغاز كرديم، آن را باز مىگردانيم، اين وعدهاى است بر عهدهى ما و ما حتماً انجام دهنده ى وعدههاى خود هستيم
(اگر دقت شود می یابیم که ورقه های طوماری که غالبا در گذشته ها استفاده می شده ورقه ای مسطح است که به علت تا شدن اندکی انحنا پیدا می کند.)
سیاهچاله های فضایی
سیاهچاله های فضایی پدیده های عظیمی اند که تحقیق درباره وجود آنها تا بیش از نیم قرن ذهن دانشنمدان را به خود مشغول داشت تا اینکه سرانجام به وجود آنها اذعان کردند. دانشمندان می گویند: هنگامی که ستارگان بزرگتر می شوند ( سوخت هسته ای خود را به طور کامل تمام می کنند و در نیتجه نیروی گرانش موجود در آن بر ستاره غلبه کرده و باعث فرو ریزش آن به داخل و) تشکیل سیاه چاله می شود. هيچ چیزی نمي تواند از ميدان جاذبه چنين ناحيه اي خارج شود ، حتي يك دسته پرتو نور و به همین علت است که سیاهچاله ها قابل رؤیت نیستند.
دانشمندان سیاهچاله ها را دارای سه ویژگی اساسی می دانند:1- غیر قابل رؤیت اند 2- حرکت می کنند 3- جذب کننده ی سایر اجرام آسمانی اند. عجیب آنکه قرآن همین اوصاف را در این آیه ذکر می کند.
(فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ * الْجَوَارِ الْكُنَّسِ) [التكوير: 14-15].
ترجمه: سوگند به (ستارگان) پنهان که در حال حرکت و جذب کننده اند.
الخنّس یعنی آنچه که پنهان میشود و دیده نمیشود, الجوار یعنی آنچه که با سرعت زیادی در حال حرکت است و الکنّس یعنی چیزی که جذب میکند (و صفحه آسمان را جاروب میکند). و این همان چیزی است که دانشنمدان درباره سیاهچاله ها به آن معترفند.
(مترجم: کُنّس جمع کانس است و کانس در زبان عربی چیزی است که جاروب می کند. وقتی در زبان عربی گویند: کنس البیت یعنی خانه را جاروب کرد در واقع سیاهچاله ها به علت قدرت جاذبه فوق العاده ای که دارند بسیاری از اجرام آسمانی را به سمت خود جذب می کنند و گویا فضای اطراف را جاروب می کنند!)
قرآن زمانی از سیاهچاله ها سخن به میان آورده است که احدی روی کره زمین هیچ تصوری از آن نداشته است.
تپ اخترها (ستاره های تپنده)
تپ اخترها از جنجالی ترین اکتشافات قرن بیستم محسوب میشوند, تپ اخترها به ستاره هایی اطلاق می شود که از آنها صدایی شبیه صدای چکش صادر می شود. به همین خاطر دانشمندان آن ها را چکشهای غول پیکر نامیده اند. آن ها بعد از تحقیقات فراوان به این نتیجه رسیده اند که این ستاره ها از خود امواج بسیار قوی و نفوذ کننده ای صادر می کنند که توانایی نفوذ از همه چیز را داراست؛ در یک نتیجه کلی می توان گفت که آنها "کوبنده" و "نافذ اند".
تپ اخترها یکی از حیرت آورترین پدیده های نجومی برای دانشنمدان اند.
قرآن با عباراتی رسا این حقیقت را بیان کرده است. آنجا که به این نوع ستاره ها سوگند یاد کرده و فرموده: (وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ * النَّجْمُ الثَّاقِبُ) [الطارق: 1-3].
ترجمه: سوگند به آسمان و(ستاره)كوبنده (ا) و تو چه مىدانى ستاره كوبنده چيست (2)همان ستاره نافذ(3).
به راستی که این آیات گواه صدق خدای سبحان در قرآن است.
ساختار بافتگونه کیهان (بافت کیهانی)
در قرن بیست و یکم دانشمندان سه کشور آمریکا, آلمان و انگلیس بزرگترین محاسبات کامپیوتری را به واسطه ابررایانه ها به منظور دستیبابی به شکل جهان هستی انجام دادند تا اینکه سوپرکامپیوتر, نمایی کوچک از ساختار جهان هستی ارائه داد.
جالب اینکه شکل ارائه شده مانند یک بافت بود, بر طبق این شکل دانشنمدان به این نتیجه رسیدند که کهکشانها مانند رشته های محکم یک بافت قرار گرفته اند؛ رشته هایی که مسافت هر یک از آنها به میلیونها سال نوری می رسد. نتیجه کلی دانشمندان این است که کیهان با کهکشانها بافته شده است.
این جهان خلقتی است که در آن زندگی می کنیم... در این تصویر رشته هایی را مشاهده می کنید که یک بافت محکم کیهانی را تشکیل می دهند. مسافت هریک از این رشته ها به میلیون ها سال نوری می رسد.
عجیب اینکه قرآن در آیه زیر به طرز حیرت آوری از این بافت کیهانی سخن گفته است.
(وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ) [الذاريات: 7]
ترجمه: سوگند به آسمان دارای رشته بافتهای محکم.
به راستی که اگر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرستاده خدا نیست چگونه به این حقیقت علمی دست یافته است؟
وجود حیات در فضا
بعد از کشف آثار ابتدایی ترین انواع حیات بر روی یکی از شهاب سنگهایی که از فضا به زمین فرود آمده بود سفرهای فضایی دانشنمدان به منظور کشف موجودات فضایی شروع شد. آنها بعد از مدتی کشف کردند که بر روی مریخ و سیارات دیگر مقادیری از آب وجود دارد و سرانجام نتیجه کلی آنها این بود که حیات در همه جا وجود دارد. تقریبا می توان گفت که دانشمندان نجوم اتفاق نظر دارند که حیات در سیارات دیگر هم وجود دارد.
این حقیقت در قرن بیست و یکم کشف شد ولی قرآن در قرن هفتم میلادی در آیه زیر از آن خبر داده است.
(وَمِنْ آَيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ)[الشورى: 29]
ترجمه: و از آيات اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده و او هر گاه بخواهد بر جمع آنها تواناست.
ساختمان کیهانی
تا مدتها دانشنمدان گمان می کردند که حجم زیادی از کیهان را فضاهای خالی پر کرده است اما به تازگی کشف کرده اند که کیهان یک بنا و ساختمان محکم است و از آن با عنوان"ساختمان کیهانی" یاد می کنند. در سایه اکتشافات جدید دیگر کلمه "فضا: مکان خالی" معنایی ندارد چرا که کهکشانها, به منزله بلوکهای ساختمان کیهان به شمار می روند که بین آنها را ماده و انرژی تاریک پر کرده است. کهکشانها مانند بلوکهای ساختمان کیهانی اند و ماده تاریک فضای هستی را پر کرده است.
عجیب اینکه در قرآن به هیچ وجه کلمه "فضا" به کار برده نشده است بلکه از آسمان با کلمه"بناء: ساختمان" یاد شده است. به عنوان مثال به این آیه توجه کنید: (الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً) [البقرة: 22]
ترجمه: آن (خداوندى) كه زمين را براى شما فرشى (گسترده) و آسمان را بنايى (افراشته) قرار داد.
در آیه دیگر هم دقیقا به همین حقیقت اشاره شده است. (وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا) [الشمس: 5]
ترجمه: و قسم به آسمان و كسى كه آسمان را بنا كرده.
همه این آیات نشان می دهد که قرآن از جهت علمی بسیار دقیق است و همین دلیلی است بر حقانیت این کتاب.
دودهای کیهانی
تا مدتها دانشنمدان گمان می کردند که در کیهان, غبارهای فضایی وجود دارد ولی به تازگی کشف کرده اند آنچه که گمان می کردند غبار است "دودهای کیهانی"اند که شبیه همان دودی است که می شناسیم. در فضای کیهان مقادیر بسیار زیادی از این دودها که ناشی شده از انفجارات ابتدای خلقت است وجود دارد.
آزمایشات نشان می دهد که ذرات این دودها شباهتی به ذرات غبار ندارد. تشکیل این دودها به میلیاردها سال قبل در آغاز آفرینش جهان بر می گردد.
در این تصویر نمونه ای از دودهای کیهانی را مشاهده می کنید که تا سالها دانشنمدان گمان می کردند غبار کیهانی است.
جالب اینکه قرآن درباره ابتدای آفرینش کیهان چنین می گوید: (ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ) [فصلت/11]
ترجمه: سپس به آفرینش آسمان پرداخت در حالی که به شکل دود بود.
اینجاست که از کسانی که در حقانیت قرآن تردید دارند می پرسیم: حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) از کجا این علوم را قبل از هزار و چهارصد سال پیش آورده است؟
ماده تاریک
در حال حاضر نوعی رقابت میان دانشمندان علم نجوم درباره ماهیت ماده تاریک وجود دارد. یافته های علمی بیانگر این است که ماده تاریک ماده ای است که درصد بسیار زیادی از فضای هستی را پر کرده است و کهکشانها و ستارگان لابه لای این ماده تاریک قرار گرفته اند. ماده تاریک بسیار قوی است و بر روی چگونگی توزیع ماده مرئی در جهان هستی تاثیر مستقیم دارد. ماده تاریک بسیار قوی است و به همراه انرژی تاریک بیش از 96% هستی را تشکیل می دهد.
ماده تاریک در قرآن به طرز دقیقی وصف شده است, قرآن نام این ماده را "السماء: آسمان"نامیده است. خداوند می فرماید: (وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ) [فصلت: 12]
ترجمه: آسمان پایین را با چراغ ستارگان زینت دادیم و آن را حافظ قرار دادیم. این تقدیر خدای دانا و شکست ناپذیر است.
در نتیجه ستارگان آسمان را زینت می دهند ولی ما آسمان را به طور مستقیم نمی بینیم بلکه تنها ستارگانی که آسمان را زینت می دهند می بینیم. این آسمان بسیار قوی و سخت است. خداوند متعال می فرماید: وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا[النبأ: 12]
ترجمه: و بر فراز شما هفت (آسمان) محكم بنا كرديم.
این آسمان ها همان آسمان های هفت گانه است.... .
(مترجم: مؤلف محترم در مقالات دیگر, درباره بافت و ساختمان کیهانی و ارتباط آن با ماده تاریک و چگونگی تطابق این پدیده با آیات قرآن به طور مفصل تر پرداخته اند که خوانندگان محترم می توانند به آنها رجوع کنند).
به خدا سوگند اگر قرآن تنها شامل همین ده حقیقت علمی بود برای صدق حقانیت و اعجاز آن کافی بود در حالی که قرآن دارای صدها حقائق علمی درباره کوه ها و دریاها و پزشکی و روانشناسی و... است که همه آن ها گواه صدق این کلام پروردگار است که می فرماید: (سَنُرِيهِمْ آَيَاتِنَا فِي الْآَفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ) [فصلت: 53]
ترجمه: نشانههاى خود را در كرانههاى عالم و در نفس خودشان به آنان خواهيم نماياند تا براى آنان روشن شود كه او حقّ است. آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز آگاه است؟
فوايد تفسير آيات نجومی قرآن
اصلاح تفاسیر غیر صحیح از آیات نجومی
با گذشت زمان و پيشرفت علم نجوم، بيدقتي يا غلط بودن برخی تفاسير بعضي آيات نجومي آشکار شده است؛ چون عموماً در آن موارد، معيارهای تفسير علمی معتبر رعايت نشده است. در اينجا به چند نمونه اشاره میکنيم.
الف. ]الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاًِِ[ (بقره/ 22): فخرالدين رازی از اين آيه شريفه سکون و حركت نكردن زمين را استفاده و به زعم خويش اين يافته را با دلائلی مستدل كرده است. (فخر رازی، تفسير الكبير، 1/113)، در حالی که این تفسیر با توجه به یافتههای جدید کیهان شناسی پذيرفتني نیست.
ب. ]وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ[ (رعد / 3): کسانی چون ابوحيان (البحر المحيط، 8 / 340) و سيوطی (شرح عقود الجمان، / 55) «مدّ الارض» را دليل مسطح و غير کروی بودن زمين میدانند، در حالي كه اين تفسير با توجه به يافتههاي كيهانشناختي در مورد زمين رد ميشود.
ج. ]اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ[ (طلاق/ 12): مفسران و دانشمندان اسلامی در تفسير و بيان حقيقت هفت آسمان، که قرآن کريم در موارد متعددی (بقره / 29 و اسرا / 44 و مومنون / 86 و فصلت / 12 و ملک / 3 و نوح / 15) از آن نام برده است، ديدگاههای مختلفی دارند به عنوان مثال:
1) هفت فلک از نه فلک هئیت بطلميوسی (مجلسی، بحار الانوار، 57/5؛ سبزواری، شرح منظومه، بخش فلسفه، ص 269؛ همان تفسير الکبير 1 / 156؛ قاسمی، محاسن التأويل، 16 / 5877)
2) هفت سياره از سيارات منظومه شمسی (شیرازی، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، / 145؛ بهبودی، هفت آسمان، / 13)
مفسران جدید این دیدگاههای غیر علمی را نمیپذیرند و تفاسیر جدیدی از هفت آسمان ارائه میکنند، از جمله:
1) هفت لايه جوّ دانسته که اطراف زمين را فرا گرفته است (المنتخبفی التفسير، 1/16؛ رازهای آسمانهای هفتگانه، ص84)
2) آسمان در اينگونه تعابير به معناي أمری معنوی (مقام قرب و حضور) است (طباطبایی، الميزان فی تفسير القرآن، 16/247)
3) آنچه از آسمانها تاکنون کشف شده، همه از آسمان اول است و ما از شش آسمان ديگر خبری نداريم (مکارم، تفسير نمونه، 1/165؛ صادقی، زمين آسمان و ستارگان از نظر قرآن، ص226)
پاسخگویی به چالشهای قرآن و کیهان شناسی
برخی آيات در ظاهر با واقعيتهای کشف شده در علم نجوم سازگاری ندارند و اين بهانهای براي اشکال کنندگان به قرآن کريم شده است، به عنوان مثال:
الف: خلقت آسمان و زمين در شش روز: ]إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماوَاتِ والْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ[ (اعراف /54؛ يونس / 3؛ هود / 7؛ حديد/ 4 مراد از شش روز چيست؟ تعارض ظاهری اين آيه با آيات 9 - 12 سوره فصلت (خلقت در هشت روز) چگونه حل شدني است؟
ب: ترتيب آفرينش آسمان و زمين: آيات فصلت (9-12) و بقره (29) خلقت زمين را پس از آسمان میداند در حالي که آيات نازعات (27-32) از آفرينش آسمان قبل از زمين سخن گفته است.
ج: حرکت خورشيد: ]وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ[ (انبياء/ 33) اين آيه و برخی ديگر از آيات (يس / 38 و 40؛ رعد / 2؛ فاطر / 13؛ زمر / 5؛ لقمان / 29؛ ابراهيم / 33) از حرکت خورشيد سخن میگويند که ممکن است گفته شود واقعی پنداشتن حرکت خورشيد به دور زمين، متأثر از نظريه منظومة بطلميوسی است که بطلان آن به اثبات رسيده است.
د: مشرق و مغرب: اين تعبير در برخی آيات به صورت مفرد (شعراء / 28؛ مزمل/9؛ بقره/ 11و 142 و 177)، در برخی تثنيه (رحمن / 17؛ زخرف / 38) و در بعضي جمع (معارج / 40؛ اعراف / 137؛ صافات / 5) به کار رفته است. اين گوناگونی تعبير در نظر برخی، تناقض نما است.
تفسیر بهتر از اصطلاحات نجومی در قرآن
تعابير نجومی، که فهم معنای دقيق و درک اسرار نهفتهشان در اين عبارات نياز به آگاهی از اکتشافات و يافتههای علم نجوم دارد، عبارتند از:
رتق ـ فتق ـ دخان ـ ماء ـ ثاقب ـ طارق ـ دحو ـ صدع ـ زلول ـ قرار ـ کفات ـ مدّ ـ مهد ـ اوتاد ـ تکوير ـ ذات الرجع ـ ذات البروج ـ ذات الحبک ـ و السماوات مطويات ـ سقفاً محفوظ ـ يصعد فی السماء ـ رفع السموات بغير عمد ترونها ـ ما لها من فروج ـ مد الظل ـ اليل سرمداً ـ نسیء....
نیز ناميده شدن نزديک به پانزده سوره از سورههای قرآن به نام پديدههای نجومی، مانند: شمس، قمر، نجم، فلق، البروج، تکوير و.... .
فهم بهتر روایات تفسیری نجومی
فهم روايات تفسيری كه در تبيين اين آيات از معصومان: وارد شده است، مثل روايت حضرت علی7 در تبيين مشارق و مغارب (الحویزی، تفسير نور الثقلين، 5/420) و روايت امام رضا7 در تفسير آيه «والسماء ذات الحبک» (بحرانی، تفسير برهان، ج2/278)، نيازمند اطلاعات كيهانشناسي است.
فهم بهتر موضوعات احکام مرتبط با نجوم
بسياری از ابواب و احکام فقهی با مباحث نجومی ارتباط تنگاتنگ دارد مثل:
1. جهتیابی قبله برای نماز، ذبح، دفن و قضاي حاجت.
2. يافتن دقيق اوقات نماز هاي پنج گانه و وقت فضيلت آنها.
3. نماز كسوف و خسوف و آمادگي قبلي براي آن.
4. زمان آغاز و پايان روزه و كارهاي عيد فطر و احكام رؤيت هلال.
5. تشخيص درست زمان اعمال حج.
6. انجام برخي مستحبات مانند: اعمال برخي اعياد، ازدواج و....
خداشناسی در پرتو کیهان شناسی
یکی از فواید پژوهش در آیات نجومی خداشناسی در پرتو فهم و تفسیر آیات قرآن است، چون هدف اساسی ذکر آیات نجومی در قرآن خداشناسی است و این موجب افزایش ایمان مردم، بویژه جوانان، میشود؛ بخصوص وقتی به شگفتیها و اعجازهای علمی قرآن پی ببرند. در همین راستا از امام علی7 حکایت شده است: «من اقتبس علماً من علم النجوم من حمله القرآن ازداد به ایمانا ویقیناً» (مجلسی، بحارالانوار، 58/254) هر کس دانشی از دانش نجوم را از حاملان قرآن فراگیرد. به واسطه آن ایمان و یقینش افزوده میشود.
مفهومشناسی نجوم
نجوم در لغت عرب جمع واژه نجم و به معنای ستارگان است (راغب، مفردات ص791؛ ابن منظور، لسان العرب، 14/59)، اما دانشمندان علم نجوم هر يک تعريفی خاص از اين علم ارائه دادهاند. اين تعريفها شامل مسائلی میشود که در آن علم مورد بررسی قرار میگيرد. ما به ذکر چند نمونه از آنها اکتفا میکنيم.
ابن سينا: در علم هيئت، حال اجزای عالم از لحاظ اشکال و اوضاع آنها نسبت به يکديگر و اندازهها و فواصل ميان آنها و حال حرکات فلکها بررسی میشود، اندازه کُرات، قطبها و دوايری که با آنها حرکات تمام می شود به دست میآيد (ابنسینا، طبيعيات شفا، 1/86)
قاضی زاده رومی: علمی است که در آن از احوال اجرام بسيط علوی و سفلی از حيث کميت، وضع و حرکت ملازم با آنها بحث میشود (رومی، هيئت و نجوم اسلامی، 1/31)
مايردگانی: علم نجوم [بررسی] مواضع، حرکات، ساختمانها،سرگذشتها و سرنوشتهای اَجرام آسمانی است (نجوم به زبان ساده، / 3)
علی زمانی قمشهای: علمی است که در آن از ظواهر اجسام آسمانی و قوانين حرکات ظاهری و حقيقی، اندازهها، فواصل و خواص طبيعی آنها بحث میشود (همان، هيئت و نجوم اسلامی، ص32)
مسائل علم نجوم
مسائلی مورد بحث در علم نجوم را می توان به پنج شاخه تقسيم کرد. در هر يک از اين شاخهها به بخشی از علم نجوم پرداخته میشود.
1. هيئت: [Astronomy] درباره حرکت و جا به جايي اجرام آسمانی بحث میکند.
2. اخترفيزيک: [Astrophysics] درباره ساختار، خواص فيزيکی، ترکيب شيميايي و تحولات درونی ستارگان بحث میکند و به مطالعه حرکات ظاهری و حقيقی ستارگان و تعيين موضع آنها میپردازد.
3. کيهانشناسی: [Cosmology] اين رشته، قوانين عمومی تکامل طبيعی و مادی جهان و ساختار آن را بررسی میکند. بررسی وضع کهکشانها و نواختران [Nova] و نيز مسئله انبساط جهان از موضوعات مهم مورد مطالعه کيهانشناسان است.
4. کيهانزايي: [Cosmogony] درباره چگونگی پيدايش و منشأ کيهان بحث میکند. مسائل مربوط به پيدايش، تحول و تکوين عالم در قلمرو مطالعات کيهانزايي است (فرهنگ گيتاشناسی [جغرافيا]،/ 293)
5. طالعبينی: [Astrology] به کمک مطالعه حرکت و مواضع اجرام آسمانی به پيشگويي میپردازد و به طالعبينی علمی و غيرعلمی تقسيم میشود (عدالتی، اصول و مبانی جغرافيای رياضی / 15)
سير تحوّل مباحث علم نجوم
انسان با پا گذاردن برروی زمين جستجو برای شناخت اطراف خويش را آغاز کرد. چيستی زمين، آسمان، و پديدههای موجود در آن دو، زمان آفرينش و مادّه تشکيل دهنده آنها، از جمله سؤالات موجود در ذهن بشر اوليّه بود که هنوز هم دانشمندان به دنبال جوابهايي برای آن هستند. آشوريان، کلدانيان، ايرانيان، مصريان و چينيان از ناموران علم نجوم بودند (قمشهای، هيئت و نجوم اسلامی، 1/ 23).
البته راهنمای بسياری از اين گروهها، پيامبران الهی بودند؛ چنان که سيد ابن طاووس (664 ق) حضرت آدم را اولين کسی معرفی میکند که خداوند علم نجوم را به او آموخت (ابنطاووس فرج المهموم، ص143؛ نيز قمی، سفينة البحار، 8/199) از حضرت دانيال (شامی، تاريخ التنجيم عند العرب، ص80) و حضرت ادريس (اخبار العلماء باخبار الحکما، ج 3؛ طبرسی، تفسير مجمع البيان، 6/430؛ همان، تاريخ التنجيم عندالعرب، ص74) و پيامبر اعظم اسلام (مجلسی، بحار الانوار، 88 / 155؛ محاسن برقی، 2 / 313؛ صدوق، من لايحضره الفقيه، 1/ 452؛ شهرستانی، اسلام و هيئت، ص 227؛ طباطبائی، تفسير الميزان، 12/ 224) نيز مطالبی نقل شده است که اطلاع کامل آنان از علم نجوم را نشان میدهد (همان، بحار الانوار، 58 / 253).
پس از ظهور اسلام نيز دانشمندانی چوننوبختيان و برمکيان از شاگردان امام جعفر صادق7، خواجه نصير الدين طوسی (460 ق) ابوريحان بيرونی، (440 ق) ابن سينا، (428 ق) ابوالوفاء بوزجانی، (388 ق) ابراهيم ابن حبيب فزاری (729 ق) و بسياری ديگر از دانشمندان مسلمان با الهام از فرمايشات قرآن، پيامبر9 و امامان: به درجات بالای اين فن دست يافتند و به پيشرفت اين علم کمک فراوانی کردند (امین، اعيان الشيعه، 2 / 93؛ روضات الجنات، 1 / 44؛ فرج المهموم، ص140).
در مغرب نيز پس از رنسانس و ظهور دانشمندانی چون گاليله (1642 م)، کُپرنيک (1543م)، کِپلر (1630م)، نيوتن (1727 م) و انيشتين، (1955 م) اين علم حرکت تازهای را شروع کرد و به دنبال آن، اختراع نورسنجها وتلسکوپهای نوری و راديويي و ديگر ابزار نجومی کمک فراوانی به پيشرفت اين دانش نمود. در اين دوره، مباحث از سمت هيئت و طالع بينی به سوي اختر فيزيک، کيهان شناسی و کيهانزايي تغيير مسير داد (مدرسه ستارهشناسی، درسهايي از ستاره شناسی، /20 ـ 38؛ 186 پرسش و پاسخ نجومی، ص72).
دانشمندان علم نجوم سير تطورات اين علم را به سه دوره تقسيم کردهاند:
1. دوره زمين مرکزی: منجمان در اين دوره معتقد بودند بايد زمين مرکز جهان باشد و تمام اجرام آسمانی، به دور او که ساکن است، بگردند. علاقه آنان چندان علمی نبود و بيشتر برای کشف ارتباط حوادث زمينی با وضعيت اجرام آسمانی و کشف سعد و نحس کوشش میکردند. با وجود اين، اکتشافات برجستهای همچون گاه شماری دقيق، تعريف دايرة البروج، دوره کامل خسوف و کسوف در اين دوره صورت گرفت.اين دوره از تاريخ باستان شروع و در قرن شانزده با ظهور کپرنيک به پايان میرسد.
2 . دوره کهکشانی : میتوان آغاز نجوم جديد را از اين دوره دانست. کپرنيک نشان داد که زمين نه تنها مرکز عالم نيست؛ بلکه سيارهای معمولی است و خورشيد نيز مانند بسياری ديگر از ستارگان است.
در اين دوره علاقهها به سوی کشف قوانين حاکم بر حرکات اجرام آسماني و توضيح آنچه به چشم ديده میشد، بود. معرفی تلسکوپ توسط گاليله و بعد از آن، اختراع طيف نما کمک زيادی به دانش نجوم کرد. البته از تلاشهای دانشمندانی چون تيکو براهه، کپلر و نيوتن در اين دوره، نبايد غافل بود.
3 . دوره کيهانی : در اين دوره آشکار شد که کهکشان ما فقط يکی از کهکشانهای موجود در اين جهان است. بخش زيادی از تلاشها در اين دوره، به دست آوردن تصويری کامل از جهان اختصاص داشته است. استفاده از تلسکوپهای نوری بزرگتر و تلسکوپهای راديويي نتايج مهمی به دنبال داشت. کيهان شناسی و اختر فيزيک در اين دوره، خود را مديون تلاشهای دانشمندانی چون انیشتين و نظريه نسبيت او میداند (مایردگانی، نجوم به زبان ساده، ص2).
اهداف قرآن از طرح مباحث نجومی
همان گونه که گذشت، قرآن کتاب هدايت است و هدف اصلی از فرستادن آن رهنمونی انسان به کمال است. خداوند برای نشان دادن راه کمال و صراط مستقيم از روشهای گوناگونی استفاده نمود و هر آنچه را که میتواند در اين راه به او کمک کند، به صورتهای گوناکون بيان کرده است. گاهی به صورت قصه و داستان، گاهی با استدلال عقلی، گاهی با برانگيختن فطرت و وجدان و گاهی نيز با طرح مسائل علمی. مباحث نجومی قرآن نيز از اين نمونهاند که خداوند با طرح آنها ميخواهد انسان را به سوی کمال مقصود رهنمون شود.
نگاهی کلی به نجوم در قرآن :
در قرآن کريم 310 بار از آسمان، 461 بار از زمين، 300 بار از روز، و 100 بار از شب، 30 بار از خورشيد و نزديک همين تعداد از ماه، ستارگان و شهابها و ديگر موضوعات نجومی نام برده شده است و اگر مواردی که غير مستقيم از اين پديدهها سخن میگويد را به اين مجموعه اضافه کنيم، تعداد از اين هم فراتر میرود و در بسياری از اين آيات، جنبه مادی اين مخلوقات مراد بوده و به آن توجه شده است.
قرآن از آغاز آفرينش آسمان و زمين (انبياء / 30)، مادّه اوليّه تشکيل دهنده آنها (هود / 7؛ انبياء / 30؛ فصلت / 11) و مراحل و دورههای اين آفرينش (اعراف / 54؛ يونس / 3؛ هود / 7؛ حديد / 4؛ سجده / 4؛ فرقان / 59؛ ق / 38؛ فصلت / 9 - 12) و نيز از برخی تحولات و تغييرات صورت گرفته در اين روند (نازعات / 27-33؛ فصلت / 9 - 12؛ ذاريات / 47) سخن گفته است. خورشيد (انعام / 78، 96؛ اعراف / 54؛ يونس / 5؛ کهف / 17، 86، 90؛ رعد / 2؛ کهف / 17، 86، 90؛ فرقان / 45، 61؛ ق / 39؛ نبأ / 13) ماه (بقره / 189، انعام / 77، یونس / 5، رعد / 2، شمس / 2، انشقاق / 18، قیامت / 8، نوح / 16، قمر / 1، یس / 39، فرقان / 61) زمين (بقره / 22؛ رعد / 3، 41؛ حجر / 19؛ طه / 53؛ انبياء / 31؛ نمل / 61؛ لقمان / 10؛ زمر / 67؛ غافر / 64؛ زخرف / 10؛ ق / 7، 44) و حرکتهای آنها (يس / 38،40؛ انبياء / 33؛ رعد / 2؛ فاطر / 13؛ زمر / 5؛ لقمان / 29؛ ابراهيم / 33؛ نمل / 89؛ زخرف / 10؛ شمس / 6؛ نازعات / 30), و نيز ستارگان (انعام / 97؛ صافات / 88؛ ق / 40؛ واقعه / 75؛ مرسلات / 8؛ تکوير / 2)، سيارات (انفطار / 2؛ صافات / 6)، شهابها (حجر / 18؛ صافات / 10؛ رحمن / 35؛ ملک / 5؛ جن / 9)، برجهای آسمانی (بروج / 1؛ حجر / 16؛ فرقان / 61)، شب و روز (بقره / 164؛ آل عمران / 27،190؛ انعام / 96؛ اعراف / 54؛ يونس / 6، 24، 67؛ رعد / 3؛ اسرا / 12، 78؛ مومنون / 80؛ نور / 44) و بسياری ديگر از موضوعات نجومی از مطالبی است که در قرآن مطرح شده است. خداوند متعال در اين کتاب شريف به بيان مسائلی مانند، هفت آسمان (بقره / 29؛ اسرا / 44؛ مومنون / 86؛ فصلت / 12؛ ملک / 3؛ نوح / 15؛ طلاق / 12) و موجودات فضايي (شوری / 29؛ رحمن / 29؛ نحل / 49؛ اسرا / 44، 55؛ طلاق / 12؛ انبياء / 4، 19؛ رعد / 5؛ مريم / 93؛ صافات / 6-8؛ معارج / 40) پرداخته است که علم تجربی هنوز نتوانسته است نظر روشنی درباره آن ارائه دهد.
قرآن در بسياری از موارد وقتی از آفرينش آسمانها و زمين، برافراشتن آسمانها با ستونهای ناديدني [جاذبه] (رعد / 2؛ لقمان / 10؛ مرسلات / 25؛ فاطر / 41؛ حج / 65)، کوتاه و بلند شدن شب و روز (آل عمران / 190؛ يونس / 6؛ جاثية / 5؛ مومنون / 80) و برخی ديگر از موضوعات نجومی سخن میگويد، آنها را نشانههايي برای شناخت خدا میداند (بقره / 164؛ رعد / 3؛ جاثيه / 13؛ مومنون / 80) و انسانها را به تفکر و تعقل در آنها فرا ميخواند (ابراهيم / 19؛ يونس / 101؛ انبياء / 30). و از اينکه برخی از کنار اين آثار الهی، بدون توجه میگذرند شکايت می کند (انبياء / 30؛ احقاف / 33؛ نوح / 15).
قرآن کريم در برخی آيات از پايان يافتن اين جهان سخن گفته (روم / 8؛ لقمان / 29) و حوادثی را که در آن زمان برای آسمان (مزمل / 18؛ فرقان / 25؛ حاقه / 16؛ انفطار / 1؛ رحمن / 37؛ انبياء / 104)، زمين (واقعه / 4؛ مزمل / 14؛ نازعات / 6؛ زلزال / 1؛ حج / 1؛ انشقاق / 4؛ زلزال / 2), کوهها (مرسلات / 10؛ حاقه / 13؛ حاقه / 14؛ معارج / 9؛ قارعه / 5؛ مزمل / 14؛ واقعه / 6), و ماه و خورشيد (تکوير / 1؛ قيامت / 8؛ قيامت / 9) و ستارگان (مرسلات / 8؛ تکوير / 1) اتفاق خواهد افتاد، بيان نموده است.
نگاهی گذرا به برخی پديدههای نجومی از منظر قرآن
الف: آسمان
قرآن در موارد فراوانی به آسمان قسم ياد کرده (ذاريات / 7؛ طور / 5؛ بروج / 1؛ طارق / 1 و 11؛ شمس / 5) و آن را از بزرگترين مخلوقات (نازعات / 27) و ملک (آل عمران / 189؛ مائده / 17 و 18) و ميراث (آل عمران / 180) برای خدايی میداند که عرش و تخت قدرت او سراسر آسمانها را فرا گرفته است (بقره / 255). پروردگاری که ملکوت آسمانها را به پيامبرش، ابراهيم7 نشان داد (انعام / 74) و از انسانها خواست در آن تأمل و تفکر کنند (اعراف / 185؛ يونس /101).
قرآن، آسمان (جاثيه / 3) و آفرينش (آل عمران / 190 و بقره / 164) آن را نشانه برای خداوند میداند (روم / 22) و تفکر در آن را نشانه ايمان میشمارد (آل عمران / 191). خداوند متعال آسمان و زمين را که در آغاز به هم پيوسته بودند، از هم جدا کرد (انبياء / 30) و با قدرت (ذاريات / 47) بینهايتش آسمانها را در دو دوره (فصلت / 12) به صورت هفت طبقه (ملک / 3؛ نوح / 15) بر افراشت (رحمن / 7) و هر کدام را آسمانی جداگانه (بقره / 29؛ مؤمنون / 86) و در حال توسعه (ذاريات / 47) قرار داد و در آن راههايی به وجود آورد (مؤمنون / 17؛ ذاريات / 7).
قرآن آفرينش آسمانها را بسيار محکم و بزرگ می داند (نبأ / 12)؛ بزرگتر از آفرينش انسان (غافر / 57). و آنقدر بزرگ که حتی کفار هم، کسی به جز خدای عزيز و دانا (زخرف / 9) را، توانای بر آفرينش آن نمیدانند (عنکبوت / 61). خدايي که نه از روی بازی (انبياء / 16؛ دخان / 48) و عبث (ص / 27) بلکه با هدف (روم / 8) و حق (زمر / 5؛ انعام / 73؛ ابراهيم / 19) اين کار را انجام داده و هيچ خستگی برای او نداشته است (ق / 38؛ احقاف /33).
از نظر قرآن آسمان مانند سقفی (طور / 5؛ انبياء / 32) است که با ستارگان (حجر / 16؛ ق / 6) و شهابها (صافات / 10؛ فصلت / 12؛ ملک / 5) تزيين شده است و هيچ گونه خلل (ملک / 3) و شکافی (ق / 6) در آن نيست. اين کتاب آسمانی، آسمان و کرات آن را ساختمانی (غافر / 64؛ بقره / 22؛ نبا / 10) می داند که مصالح اوليّهاش، موادی دود مانند بوده است (فصلت /14).
ساختمان آسمان بدون هيچ ستون ديدنی (رعد /2؛ لقمان / 10) برافراشته شده (طور / 5؛ نازعات / 28) و اين اذن (حج / 65) و امر (روم / 25) خداست که آن را از ريزش (حج / 65) و نابودی حفظ کرده است (فاطر /41).
کليد (شوری / 21) درهای (حجر / 14؛ شوری / 12) اين ساختمان (بقره / 22) بزرگ به دست خداست (زمر / 63) و اوست که با اراده خويش (قمر / 11) آن را باز (نبأ / 19؛ قمر / 11) و بسته (اعراف / 40) مینمايد. در اين بنای (بقره/ 22) بلند (طه / 4؛ غاشيه / 18؛ رحمن / 7) موجوداتی زندگی میکنند (شوری / 29؛ رحمن / 29) که همانند خود ِاين ساختمان (اسراء / 44)، آفريدگاری را تسبيح میگويند (آل عمران / 83؛ مريم / 93) و سجده میکنند (حج / 18؛ نحل / 42؛ رعد / 15)، که به آنان (اسرا / 55) و سخنانشان (انبياء / 4) آگاه است. خداوند برای محافظت (فصلت / 12؛ بقره / 255) از اين بنا سربازانی (جن / 8) با تيرهای آتشين (همان / 9) گماشته است تا آن را از ورود شياطين حفظ کنند (صافات / 8؛ حجر / 17).
اگر چه قرآن از امتناع آسمان از قبول امانت الهی سخن ميگويد (احزاب / 72)، ولی آن را فرمان بردار و مطيع (فصلت / 11؛ انشقاق / 2؛ هود / 44) دستورات خداوند متعال معرفی می کند. و از وحی شدن امر هر آسمان به آن (فصلت / 12) و تدبير امور زمينی از سوی آسمان خبر میدهد (سجده / 5؛ طلاق / 12)0
با اين همه آسمان عمری محدود دارد (روم / 8؛ احقاف / 3) و در آستانه قيامت حرکت شديدی ميكند (طور / 9)، و شکافته میشود (فرقان / 21؛ رحمن / 37؛ مزمل / 18؛ مرسلات / 9؛ انفطار / 1؛ انشقاق / 1؛ حاقه / 16) و همچون فلز گداخته (معارج / 8) گلگون (رحمن / 37) ميگردد و از خود دودی عذابآور پديد میآورد (دخان / 10). و به قدرت خدا در هم پيچيده می شود (انبيا / 104؛ زمر /67). اين همان زمانی است که حجاب از آسمان برداشته میشود (تکوير / 11) و آسمان آخرت (هود / 107-108) جايگزين آسمان دنيا ميگردد (ابراهيم / 48) و درهای آن گشوده میشود (نبأ / 19).
پس ستايش (انعام / 1) خدايي را که نور (نور / 35) و خالق (زمر / 5 و 38 و 46) آسمانهاست؛ چرا که هر ستايشی در آسمان و زمين مخصوص اوست (روم / 18). همو که هر آنچه در آسمانهاست را مسخر انسان قرار داد (لقمان / 20؛ جاثية / 13) و آسمانها را برای پاداش و کيفر اعمال خوب و بد آنان خلق کرد (جاثية / 22).
ب: زمين
خالق هستي، آسمان و زمين را که به هم پيوسته بودند، از هم جدا کرد (انبياء / 30)؛ زمين را در دو روز آفريد (فصلت / 9) و آن را همچون فرشي (بقره / 22) گستراند (نوح / 19؛ غاشيه / 20). آن را گهواره اي (نبأ / 6؛ طه / 53؛ زخرف / 10) با برکت (فصلت / 10؛ اعراف / 137؛ انبياء / 71 و 81) براي زندگي انسانها قرار داد؛ گهواره هميشه جنباني (ذاريات / 48) که از آن محافظت ميشود (بقره / 255).
خداوند متعال در قرآن دو بار به زمين قسم یاد کرده (طارق / 12؛ شمس / 6) و خلقت آن را حق (انعام / 73؛ حجر / 85؛ زمر / 5) و هدفمند (دخان / 38؛ انبياء / 16؛ ص / 27) ميداند؛ خلقتي که هيچ خستگي براي او نداشته است (ق / 38؛ احقاف / 33). خداوند انسانها را به تفکر در خلقت زمين دعوت ميکند (يونس / 101؛ آلعمران/ 191)، چرا که نشانهاي از نشانههاي خدا (روم / 22؛ آل عمران / 190) و گواهي بر نفي شرک (زمر / 38؛ زخرف / 9) و بن بستي براي الحاد است (لقمان / 25). خداوند متعال جاي جاي زمين را محل پند معرفی میکند (انعام / 11؛ يوسف 109؛ نحل / 36؛ حج / 46؛ نمل / 69؛ عنکبوت / 20). زمين قلمرو ولايت (توبه / 116)، مالکيت (آل عمران / 189؛ مائده / 40 و 120) و علم خداست (بقره / 33؛ آل عمران 5 و 29) و اوست که در پايان آن را ارث ميبرد (آل عمران / 180؛ حديد / 10).
قرآن زمين را مأمور (فصلت / 11؛ زلزال / 5) و مطيع (فصلت / 11) خدا ميداند و آن را کارنامهاي از کارنامههاي اعمال بندگان (زلزال / 4) معرفي ميكند و مانند صندوقچهاي ميدانند که کليد آن به دست خداست (شوري / 12) و اسراري درخود نهان دارد (انشقاق / 4) که تنها خدا بر آن آگاه است (فرقان / 6).
از نگاه قرآن، زمين موجودي زنده است (حديد / 17؛ روم / 19)، ميميرد (نحل / 65؛ بقره / 164) و زنده (روم / 24؛ فاطر / 9؛ يس / 33) ميشود، سخن ميگويد (زلزال / 4)، با او سخن گفته ميشود (فصلت / 11)، گريه ميکند (دخان / 29) و مانند هرکس (نور / 41) و هر آنچه (عشر / 1 و 24؛ صف / 1؛ جمعه / 1) در آن هست، تسبيح الهي ميگويد (اسراء / 44). و چون مادري مهربان فرزندان خويش را در بغل ميگيرد (مرسلات / 25)، به اين سو و آن سو ميبرد (نازعات / 30) و به آنها غذا ميدهد (حجر / 20)، البته در تمام اين کارها از پروردگار اجازه ميگيرد (انشقاق / 2). قرآن خلقت زمين را بزرگتر از خلقت انسانها ميداند (غافر / 58)، ولي زمين با اين عظمت تاب تحمل امانت الهي را نداشت و اين انسانِ ظلوم و جهول بود، که آن امانت را پذيرفت (احزاب / 72).
خداوند انسان را نماينده خويش روي زمين معرفي کرد (بقره / 30؛ انعام / 165؛ ص / 26)، و هر آنچه در آن است را مسخر و رام او گرداند (حج/ 65؛ لقمان/ 20؛ جاثيه/ 13). و آن را براي عبادت بندگان پهن نمود (نساء/ 97؛ توبه/ 25؛ زمر/ 10). زمين نيز مانند هر آنچه غير از خداست (رحمن / 26 و 27)، پاياني دارد (روم / 8؛ احقاف / 3). آن هنگام که زمين کشيده شود (انشقاق / 3) و به لرزه افتد (زلزال / 1؛ واقعه / 4؛ مزمل / 14) و آنچه در خود پنهان کرده، بيرون افکند (انشقاق / 4؛ زلزال / 2). کوهها نيز که ميخهاي زمين هستند (نبأ / 7؛ نحل / 15؛ لقمان / 10)، از جا کنده شوند (مرسلات / 10)، به راه افتند (نبأ / 20؛ تکوير / 3). سپس به هم برخورد کنند (حاقه / 14) و مانند پشم زده شده (قارعه / 5؛ معارج / 9) ريزريز گرديده (واقعه / 5) و غبار، پراکنده شوند (واقعه / 6). آنگاه است که زمين به چيز ديگري تبديل ميشود (ابراهيم / 47). در آن زمان نيز زمين تحت قدرت الهي است (زمر / 67) و نور اوست که زمين را روشن ميکند (زمر / 69).
ج: ستارگان
خالق يکتا در بسياری از آيات قرآن کريم به ستارگان و سيارات اشاره کرده است. گاهی به آنها قسم ميخورد (طارق / 1 - 3)؛ در حال فرودشان (نجم / 1) و در حال مخفی شدن و نيز ظاهر شدنشان (تکوير / 16) و گاهی جايگاه آنها را بزرگ ميشمرد و به آن قسم ياد ميكند (واقعه / 75). خداوند متعال خود را پروردگار شعری معرفی میکند (نجم / 49) تا بر گمان کسانی که آن ستاره را مدبّر عالم میدانستند، خط بطلان بکشد (کتاب نجم الشعری / 15).
خالق هستی به تزيين آسمان دنيا؛ ستارگان و سيارات اشاره (صافات / 6؛ ملک / 5؛ فصلت / 12؛ ق / 6) و انسان را به تفکر و تدبر در اين زيبايي دعوت مینمايد (ق / 6). ستارگان را مايه هدايت و راهيابی انسانها در تاريکي خشکی و دريا میداند (انعام / 97؛ نحل / 17). و از آنها به عنوان نگاهبانان و پاسداران آسمان ياد میکند.
پروردگار جهانيان در برخی آيات حرکت ستارگان را با زمان پيوند میزند و از پيامبر خويش میخواهد زمان فرو شدن ستارگان، به عبادت و تسبيح الهی بپردازد (طور/49). در احسن القصص آنها را به نمايندگی از يازده برادر به خواب صديقی میآورد تا در مقابل او کرنش و بر بزرگی او اعترف کنند (يوسف / 4). خداوند متعال در بيان اتفاقات پايان عمر دنيا و آغاز آخرت، از کم نور شدن (تکوير / 2), فرو افتادن (مرسلات / 8) و پراکنده شدن (انفطار / 2) ستارگان و سيارات ياد میکند (صافات / 6؛ ملک / 5؛ جن / 9).
د: خورشيد و ماه
خداوند متعال در آياتی چند از اين دو پديده نجومی ياد ميكند (رحمن / 5) به خورشيد و نور آن (شمس / 1) و ماه (مدثر / 32؛ انشقاق / 18) و حرکت آن (شمس/2) قسم ياد میکند. آفرينش آنها را با حساب و تقدير ميداند (انعام / 96؛ رحمن / 5) و آنها را به فرمان خويش رام و مسخر انسان قرار داده است (اعراف / 54؛ رعد / 2؛ ابراهيم / 33؛ لقمان / 29؛ فاطر / 13؛ زمر / 5؛ نحل / 12).
قرآن خورشيد و ماه را از نشانههای خداوند معرفی میکند (فصلت / 37) و مردم را از سجده در برابر آنها باز میدارد (نمل/24؛ فصلت / 37) چرا که اين دو همچون ديگر موجودات او را سجده میکنند (حج/ 18) خداوند متعال خورشيد را نشانهاي برای شناخت زمان عبادات قرار داده (اسرا/78؛ طه/130؛ ق/39) و از سايه و کوتاه و بلند شدن آن سخن گفته است (فرقان/46؛ مرسلات/30؛ واقعه/30 و 43).
قرآن کريم خداوند را پروردگار مشرقها و مغربها معرفی میکند (بقره / 142؛ شعرا / 28؛ صافات / 5؛ رحمن / 17؛ مزمل / 9) و به ذات او با اين وصف قسم ياد میکند (معارج/40). اين کتاب آسمانی به منازل (يونس / 5؛ يس / 39) و اهله ماه (بقره / 189) اشاره ميكند و ماه را جرمی نورانی میداند (فرقان / 61؛ يونس / 5؛ نوح / 16)، در حالي که خورشيد را به چراغی شعلهور و فروزان همانند ميكند (نبأ / 13؛ فرقان / 61؛ نوح / 16؛ يونس / 5) که به سوی قرارگاه خويش در حرکت و جريان است (يس / 37 و40؛ لقمان / 29؛ فاطر / 13؛ رعد / 2؛ زمر / 5) تا در پايان همچون ماه (قيامت / 8) کم نور شود (تکوير / 1) و در يک جا جمع گردند (قيامت /9).
نتیجه
با بررسيهايي که در موارد ادعايي اعجاز نجومي انجام شد، ميتوان به اين نتيجه رسيد که اعجاز علمي در سه مورد (جاذبه عمومي، سختي تنفس و کمبود اکسيژن در آسمان و حرکتهاي خورشيد) وجود دارد و در برخي موارد در صورت فراهم آمدن معيارهاي اعجاز علمي، ميتوان آنها را اعجاز دانست؛ گرچه امروزه ميتوان اين موارد را از شگفتيهاي علمي قرآن شمرد: وجود موجودهاي زنده در خارج از زمين (شوري/ 29؛ نحل/ 49؛ انبيا/ 4)؛ گسترش آسمان (ذاريات/ 47)؛ نقش کوهها در حفظ زمين (نبأ/ 7).
منابع
تمام اطلاعات علمی ذکر شده از سایت اینترینتی سازمان فضایی ناسا گرفته شده است
1. ابنطاوس، علیبنموسی، فرج المهموم، نشر رضی، 1363ش
2. ابنمنظور، محمد ابن مکرم، لسان العرب، نشر دار احياء التراث العربی، 1412ق
3. ابو حجر، احمد عمر، التفسير العلمی للقرآن فی الميزان، نشر دار قتيبه بيروت،1991 م، چ اول
4. امين، سيد محسن، اعيان الشيعه، نشر دارالتعارف، بیتا
5. برقی، احمد بن خالد، المحاسن، نشر دارالکتب اسلامية، 1326ش، چ دوم
6. بهبودی، محمد باقر، هفت آسمان، نشر معراجی، بی تا
7. جعفری، عباس، فرهنگ بزرگ گيتاشناسي، نشر گيتاشناسي، 1379ش، چ 4
8. حسين بن علی, ابن سينا، الشفاء، نشر کتابخانه آيت الله مرعشی نجفی، 1405ق
9. الحويزي، عبد العلي ابن جمعه العروسی، تقسير نور الثقلين، نشر علميه قم،1383 ق
10. حيدرزاده، توفيق، شناخت مقدماتی ستارگان، نشر گيتاشناسی، 1364 ش، چ اول
11. رازی، فخرالدين، تفسير کبير [مفاتيح الغيب]، نشر دارالکتب العلمية، بيروت، 1411ق
12. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، نشر ذوی القربی،1426ق، چ پنجم
13. رضايي اصفهاني، محمد علي، پژوهشي در اعجاز علمي قرآن، نشر پژوهشهای تفسير و علوم قرآن، 1385ش، چ اول
14. زمانی قمشهای، علی، هيئت و نجوم اسلامی، نشر سماء، 1381 ش، چ اول
15. سبحانی؛ قريب؛ يعقوب پور، زمين در فضا، نشر آفتاب، 1363ش، چ اول
16. سبزواری، حاج ملا هادی، شرح منظومه، نشر دار العلم، بی تا
17. شامی، يحيي، تاريخ التنجيم عند العرب، نشر عزّ الدين، 1414ق، چ اول
18. شهرستانی، سيد هبة الدين، ترجمه سيد هادی شهرستانی، اسلام و هيئت، نشر دار العلم،1389ق
19. صادقی، محمد، زمين و آسمان و ستارگان از نظر قرآن، کتاب فروشی مصطفوی، 1356ش، چ دوم
20. صدوق، محمد بن علی، من لايحضره الفقيه، نشر دار التعارف، 1411 ق
21. طباطبايی، علامه محمد حسين، الميزان فی تفسير القرآن، نشر اسلاميه، چ دوم
22. طبرسی، ابیالفضل ابنحسن، تفسير مجمعالبيان، نشرموسسه اعلمی، 1415ق، چ اول
23. عدالتي، تقي و فرخي، حسن، اصول و مباني جغرافيای رياضي، انتشارات آستان قدس رضوی، 1385ش، چ سوم
24. قاسمی، محمد جمال الدين، محاسن التأويل، نشر دارالفکر، 1398ق، چ دوم
25. قرآن کريم، ترجمه گروهی زير نظر محمد علی رضايي اصفهانی، دارالذکر، 1384ش، چ دوم
26. قمی، شيخ عباس، سفينة البحار، نشر دار الاسوة، 1416ق، چ دوم
27. ماير دگانی، ترجمه محمد رضا خواجهپور، نجوم به زبان ساده، نشر گيتاشناسی، 1382ش، چ دهم
28. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، نشر دارالکتب الاسلامية، 1362ش، چ دوم
29. مدرسه ستارهشناسی مريلند، ترجمه امير حاجی خداوريخان، درسهايي از ستارهشناسی، معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی7، 1366ش
30. مکارم شيرازی, ناصر، تفسير نمونه، نشر دار الکتب اسلاميه، 1371ش، چ 28
31. نيازمند شيرازی، يدالله، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، نشرميهن، 1355ش، چ چهارم
32. نيکلسون, آين، ترجمه عبدالمهدی رياضی و هادی رفيعی، نشر انتشارات آستان قدس رضوی، 1380ش
+ نوشته شده در جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۲ ساعت 23:21 توسط رامین لطفی
|